من تپه ای بلند زخاکسترم پدر
شاید کبوترم ، ولی بی پرم پدر
بعدازتوبیقرارم وبعداز تو زخمی ام
بعدازتوبرمزاردلم می پرم پدر
آوازصد غزل به گلویم گم است ومن
یک آسمان صدای پرازپرپرم پدر
دریا نیم که بعدتوتبخیرگشته ام
بنگرزبعد قطره کمی کمترم پدر
ازحال وروزشبزده ی کودکی که آه
گم کرده مادرش، بسی بدترم پدر
ای شمع روشنم ببینم که بعد تو
پروانه مانده ام ولی بی سرم پدر
من درطواف هرچه بجزتوزخمی ام
بعدازتوبرمزاردلم می پرم پدر.